دیکشنری
داستان آبیدیک
رئیس قوه مجریه
english
1
Law
::
chief executive; chief of the executive power
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
رئیس حزب
رئیس حسابداری
رئیس خانواده
رئیس دادگاه
رئیس دادگاه بخش
رئیس دادگاه دادسرا
رئیس دادگستری محل
رئیس دانشگاه
رئیس دفتر
رئیس دولت
رئیس دیوان عالی
رئیس زندان
رئیس ستاد مشترک
رئیس شورای محلی
رئیس طایفه
رئیس قوه مجریه
رئیس مجلس
رئیس مجلس اعیان
رئیس هیئت اعزامی
رئیس هیئت سفرا
رئیس هیئت مدیره
رئیس هیات مدیره
رئیس واحد سازمانی
رئیس کارگزینی
رئیس کشور
رئیس کل
رئیس کل محکمه استیناف
رائس
راب فریزر
راب مالی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید